Saturday, May 15, 2010

یه پیرزنه هست دم در بیمارستان هرکی از در میاد بیرون دستش رو دراز می کنه جلوش.چند روز پیشا از در اومدم بیرون تو حال خودم بودم صدام زد.برگشتم نگاش کردم..گفت یه کمکی به من بکن سلامت باشی همیشه. بعد من انگار که زشت باشه جوایب کسی رو که برات دعا کرده باشه ندی گفتم بهش مرسی ممنون .جدی هم گفتم انگار که خاله ای عمه ای چیزی دعات کرده باشه بعدم سرم رو برگردوندم به راهم ادامه دادم

No comments:

Post a Comment